پنجشنبه، فروردین ۰۵، ۱۳۸۹

تا زنده بود کسی یاد او نکرد، گیل آوایی

چه روزگار غم انگیزیست روزگار ما!؟ و چه هولناک است فرهنگ ما!
منصور خاکسار را نمی شناختم. هیچگاه ندیده بودم و پیش از پر کشیدن او، به هیچ وجه به این وسعت نمی شناختمش. تنها رابطه ی من با او خواندن گاهگاهی شعر او بود آنهم مثل بسیاری از شعرهای شاعرانی که خواندن آنها، کار تقریبا هر روزه ی من است.
.

یکشنبه، اسفند ۲۳، ۱۳۸۸

باد ، گیل آوایی

بی " سان " گیل آوایی

بی " سان "

گیل آوایی


چه حقیرانه به صف
هراس آفرینان به عبث!،

هیولاهای اندوهگین!
تا بن ِ دندان هراسیده
نواله از کدام بجان آمدن
گردن نهاده اند!؟
.
.

سیلاب با برگردان انگلیسی،گیل آوایی

سیلاب
گیل آوایی
>>
موش
گوش
دیوار
گزمکان هرز
بیهوده عرق ریز ِ سلیطگانند
.

شنبه، اسفند ۲۲، ۱۳۸۸

همه هیچ، گیل آوایی

همه هیچ
گیل آوایی
مارس 2010
.

آغاز،
اولین گام جاری شدن است،
.

پنجشنبه، اسفند ۲۰، ۱۳۸۸

رباعی ، گیل آوایی

عشق است که با بهار می آغــازیم
چون جنگل ِ سبز میهن خود سازیم
ما دلشـــــدگان وطن آزاده چوسرو
سر در ره آزادی میهن بــــــــازیم
.

شنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۸

نوروزانه - گیل آوایی

از یار وُ دیار با تو پیـــــــــمان دارم

رستن زتو چون شکوفه ایمان دارم

نوروز من ای نیــــــــای ایرانی من

هستم زتو ایرانی و ایــــــــران دارم

***


ایران وطنم، جهان من ایـــــران است

هم ظاهر و هم نهان من ایـــران است

جـــــانم گر از آغوش وطن مانده جدا

هر جا که روم، روان من ایران است

جمعه، اسفند ۱۴، ۱۳۸۸

نه خامنه ای شاه تواند بود نه خجسته جانش، شهبانو , گیل آوایی

>چگونه از یک آخوند زه وار در رفته چنین دیکتاتور سیاهی ساخته شد؟ کجای کار را گاف داده ایم؟ چگونه ممکن است به یک آخوند که یک مجلس روضه خوانی برای نانی به کف آوردن را سگ می زد! چنان میدان باخته ایم که به چنین جاه و مقام و مکنت رسیده است؟دود از کله ی آدمی فوران می کند! مگر ممکن است ملتی اینچنین به خون بنشیند!؟ خامنه ای هرچه یا هرکه باشد، در یک پروسه ای باید به چنین دیکتاتوری خونباری تبدیل شده باشد! مسئله یک سال و دو سال و یک حادثه یا دو حادثه نیست! مسئله ی سه دهه از یک گذار قهقرایی اجتماعی/سیاسی/فرهنگی است که بر دریای خونی از فرزندان این سرزمین شکل گرفته است. همه این شوربختی های نکتبار، از همانجا سرچشمه می گیرد که خدایمان را سیاسی کردیم. دین را به مثابه مار در آستین پروراندیم و در چنین روزگاری که انسان جهانی شده است و حقوق انسانی بی مرز! حرف و حدیث هر کس و ناکس در میهن ما بیشترینه در همین منجلاب دین و خدای سیاسی سیر می کند و هزار حسرت که باز از همین سوراخ دنبال راه چاره می گردد. { آخر کدام حتی ابلهی است نداند که شکایت از جنایت به جنایتکار بردن! آنهم در میانه ی کارزاری که شمشیرها از رو بسته شده، دادخواهی کردن و چاره جویی است!!؟ آیا اینکار چیزی جز فریباندن خود و فریب دادن مردم و انحراف مبارزاتشان با جنایتکار است!؟

چهارشنبه، اسفند ۱۲، ۱۳۸۸

دلتنگی

دلتنگی
گیل آوایی

گذر از هیچ آب و اینه
نوید آشتی تو نبود
بیهوده بود بر شمردن
بی پروایی خیال

سه‌شنبه، اسفند ۱۱، ۱۳۸۸

اندوهباره

اندوهباره
گیل آوایی
2 مارس 2010

سیلاب فاجعه بود
این دشت تشنه ی همیشه سر به هوا
کجای کمین ِ این خیل ِ پا به راه
رهگیر بی حساب
تاخت زد
که غبارش هنوز
عابر هر فاجعه را به حیرت
می چزاند

دوشنبه، اسفند ۱۰، ۱۳۸۸

یکی از تاسیانه ها: وقتی می گویی دوستت دارم، به سه زبان ، گیل آوایی

تاسیانه
گیل آوایی
Persian/perzisch

موتزارت
با ترنم دون جیو وانی اش

واگنر
شکوه بی مثال

چایکوفسکی
شیفتگی رقص دلبرانه