بهت زده
گیل آوایی
18 جولای 2010
نه! همسفر!،
یک جا گشاد دادیم !
یکجا کلام را حرمت باختیم
حرمت ِ کلام گم شد
از ما نبود بر حرمتی کلام بنشانیم یا کلام به حرمت
کرامت ما بود انسان بستاییم به حرمت ِ بودن ِ انسان
و انسان بودن.
گیر وُ دار غریبی بود همسفر
کلام گم کرده بودیم از عمق فاجعه ای که رفت بر ما
حرمت چنین به بی حرمتی نشست روز روشن
و ستایندگانی بی چشم و رو
به تقدس ریاکاری نشستند
تا سلیطگانی خدای را به بی حرمتی
در دل مادر بزرگ بنشانند
که هر چادرنمازی به کلاهی گشاد افسوس خورَد که سرش گذاشتند
ادامه<<<
گیل آوایی
18 جولای 2010
نه! همسفر!،
یک جا گشاد دادیم !
یکجا کلام را حرمت باختیم
حرمت ِ کلام گم شد
از ما نبود بر حرمتی کلام بنشانیم یا کلام به حرمت
کرامت ما بود انسان بستاییم به حرمت ِ بودن ِ انسان
و انسان بودن.
گیر وُ دار غریبی بود همسفر
کلام گم کرده بودیم از عمق فاجعه ای که رفت بر ما
حرمت چنین به بی حرمتی نشست روز روشن
و ستایندگانی بی چشم و رو
به تقدس ریاکاری نشستند
تا سلیطگانی خدای را به بی حرمتی
در دل مادر بزرگ بنشانند
که هر چادرنمازی به کلاهی گشاد افسوس خورَد که سرش گذاشتند
ادامه<<<
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر