یکشنبه، شهریور ۲۹، ۱۳۸۸

محله ما

محله ی ما
گیل آوایی
سپتامبر 2009

روزهای خوش آن سالها، اوج محبوبیت آغاسی بود با آن ترانه های عامه پسندش که هیچ روز و شبی بدون صدای آغاسی در رادیو و تلویزیون نمی گذشت. آمنه آمنه، شب کارون و...... ورد زبان راننده و بقال و کارگر و باربر بود.
خیابان زرو نیمی محله مان که در آن سالهای کودکی به پهنا و درازای چشمگیری در نظرگاهم می نشست، خوش خوشانم می شد روزهایی که از قهوه خانه صدای رادیوی به اندازه صندوق چوبی مادر بزرگ که بر بالای رف ِ قهوه خانه خودنمایی می کرد، بلند می شد و اصغر آقای قهوه چی در گستره آب پاشی شده جلوی قهوه خانه اش میز و صندلی ها ردیف می کرد و با همه از پیر و جوان می گفت و می خندید که گاه شوخی های دلنشین اش با دستفروش کنار قهوه خانه اش شور و حال همه محله می نمود.
.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر