باز آ و پیــــــاله ای به برگیرو بخوان
جانانه ز مهر، عشق سرگیر و بخوان
ما گرچه ز روزگار، خون می گرییم
با ما زشــرار باده شب گیر و بخوان
***
ای دل تو فغان ِ باده پویی بودی
دل بسته ی عطرتار مویی بودی
دی کام فرو برده نیـــاوردی داد
شـاید زبرم رفته به کویی بودی
***
یارا به شبان ما خیال تو خوش است
چشمان سیـاه بی مثال تو خوش است
با راز سبو نـــــــاز تو می پوید دل
مستانه تغزل غزال تو خــــوش است
جانانه ز مهر، عشق سرگیر و بخوان
ما گرچه ز روزگار، خون می گرییم
با ما زشــرار باده شب گیر و بخوان
***
ای دل تو فغان ِ باده پویی بودی
دل بسته ی عطرتار مویی بودی
دی کام فرو برده نیـــاوردی داد
شـاید زبرم رفته به کویی بودی
***
یارا به شبان ما خیال تو خوش است
چشمان سیـاه بی مثال تو خوش است
با راز سبو نـــــــاز تو می پوید دل
مستانه تغزل غزال تو خــــوش است