چهارشنبه، خرداد ۰۵، ۱۳۸۹

تصویر در آب، گیل آوایی

تصویر در آب
گیل آوایی
>>>
اندوه بیهوده ای دل می گیراند

برگی با رقص باد بر آب
موج موج دوباره جستن

نگاه خیره خسته ای
چشم در چشم
گاه و بیگاه
در لابلای تصویرهای در گذر
زلال جاری بازیگوش
مشت می شمارد
افسوسخشم
.


>>>>ادامه

یکشنبه، خرداد ۰۲، ۱۳۸۹

گیل آوایی خطاب به آقایان موسوی و کروبی


آقایان میر حسین موسوی و شیخ مهدی کروبی، حقایق پشت پرده ی کشتار زندانیان بی دفاع تابستان خونبار شصت و هفت را افشاء کنید! چه کسانی بهتر از شما!؟ حقایق را بگویید نه تطهیر خمینی! تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. فراموش نکنید که مماشات با جانیان، سهیم بودن در جنایتشان است

حکومت اسلامی را به مرگ بگیرید تا به تب رضایت دهد- گیل آوایی

حکومت اسلامی را به مرگ بگیرید تا به تب رضایت دهد

دو نگاه متفاوت میان همه ی دو گروه عمده وجود دارد چه آنهایی که گرد موسوی و کروبی سینه می زنند، چه آنهایی که مبارزه مسالمت آمیز و پرهیز از خشونت دم می زنند. این هر دو نگاه به باور من ناشی از یک توهم است که گروه اول به خیال خام اینکه لمپنهایی همچون خامنه ای و قاتلان به جاه و مقام رسیده ی موسوم به سردار و رئیس جمهور و وکیل و وزیر، دلشان به رحم خواهند آمد و نسبت به سرکوبها و قبضه کردن قدرت کوتاه خواهند آمد یعنی به دیگر سخن بر شاخه نشسته و بن می برند و گروه دیگر بی توجه به شرایط فرهنگی و فاجعه ای که به مردم ما رفته، بی توجه به اینکه نه موسوی گاندیست و نه مردم ما مردمان هندوستان آن زمانی با حاکمیت استعماری انگلیس( شرایط آنزمانی و ضرورت تغییر سیاست جهانی و تحولات آن زمانی را هم حتی اگر در نظر نگیریم!) خواهند توانست حکومت لمپنهای خدا فروش را به تمکین از خواستهای خود وادارند

ادامه<<<<



پنجشنبه، اردیبهشت ۳۰، ۱۳۸۹

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مـــــــا را - گیل آوایی

پا در کفش حافظ و صائب و شهریار در تغزل با ترک شیرازی
 گیل آوایی

 اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مـــــــا را
چنان عشقی کنم با او که بازد دین و دنیــــا را

نه دارم کار با حافظ نه صائب، شهریـــار شعر
به سبک خویش می دانم چه باید کرد زیبــا را

سمرقند و بخـــــــــــارا، این و آن حرف است
سر و جان هم به راه عشق باید هر شکیبــــارا

برای ترک شیرازی چنان بزمی بیــــــــارایم
که شوری آفریند او ستاید بـــــــــــــزم آرا را

غزل خوان ترک شیرازی تغزل گر کند با ما
چنان غوغا شود با ما زبرخواندغزلـــــها را

گیل آوایی که می نازد به زیبـا ترک شیرازی
چو جنگل سرو می خواهد شرار دلبری ها را

( در پی اعتراض یکی از دوستان عزیزم در بروکسل نسبت به مصرع نخست این غزل آن را به دو صورت زیر هم با این غزل خواهم داشت
اگر آن ترک گیلانی بدست آرد دل ما را و شکل دیگر آن: اگر آن یار گیلانی بدست آرد دل ما را...)
.

دوشنبه، اردیبهشت ۲۷، ۱۳۸۹

سکوت گیل آوایی

سکوت

گیل آوایی

یکشنبه شب 16 مه 2010

خانه نسیم با نسیم که بی حال خواب رفته بود

.

به فاصله ی یک نگاه

خواب رفته است

سکوت

به نفسهای رام ِ آرام ِ او

ساز یک هیاهو کوک می کند

پنجره ای

تا عمق خاکستری غروب

خیال می گیراند

دل واپسی بیهوده ای بود!

چه خوب!

نشسته ام به دو تصویر

یک سو

نسیم نفس می رماند رام،

یک سو

خیال ِ پا به گریز

دل به دلش نیست.

یکشنبه، اردیبهشت ۲۶، ۱۳۸۹

سکوت با یک دنیا فریاد، گیل آوایی




یک دنیا فریاد آنجا جمع شده بود و اسمش را گذاشته بودند نمایشگاه سکوت ِ ما! آن هم با هیبت غول آسای ده تندیس که بسان هوار ِ کوههای آند1 از یکسوی محلی که به بزرگی زمین فوتبالی می نمود، تا سوی دیگر آن ردیف شده بودند. اولین جایی هم که نگاه آدم می غلتید و از جای جای میدان با همه شلوغی و سر ریز بودن آدمها، روی نقطه ای کنجکاوانه خیره می شد، همانجا با همان تندیس های فلزی غول پیکر بودند که انگار همه ی کنون و این سانی بودن را به اعتراض نشسته اند چنانکه دنیای تابوها و سانسورهای تحمیلی و خودسانسوری ها ی فرهنگی/تاریخی انسان را به چالش بخواهند.

برای ادامه نوشتار، لطفن روی عنوان آن کلیک کنید


یکشنبه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۸۹

رولا جان، در سوگ فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی و....گیل آوایی


رولا جان
گیل آوایی
شیرین و فرزاد کمانگر
.
سیلاب بی امانیست آسمان نگاه من
در مات هوار مویه های پرپرشدنت
قتلگاهیست اوین
خونبارشان وطن
خاوران
خاوران!
انبوه اندوهیست سوگواره های آبیدر
آه
این خاک سیرایی اش نیست!؟
نیست
نیست
رولا
رولا
رولاجان
.
آبیدر کوه سرافراز کردستان در شهر سنندج که خاطره ای هماره ماندگار از آن دارم در سالهای دور
خیلی آشفته ام، چنان آشفته و پریشان هستم که کلام گویای اش نیست. به نوای "سوگ" یا " زیر تیغ" ساخته استاد حسین علیزاده پناه می برم

چهارشنبه، اردیبهشت ۱۵، ۱۳۸۹

نماز جمعه

کمین کرده
دستهای شوم
آیه های خدا تاب می دهند
چه جمعه های شرمآگینی
.