پا در کفش حافظ و صائب و شهریار در تغزل با ترک شیرازی
گیل آوایی
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مـــــــا را
چنان عشقی کنم با او که بازد دین و دنیــــا را
نه دارم کار با حافظ نه صائب، شهریـــار شعر
به سبک خویش می دانم چه باید کرد زیبــا را
سمرقند و بخـــــــــــارا، این و آن حرف است
سر و جان هم به راه عشق باید هر شکیبــــارا
برای ترک شیرازی چنان بزمی بیــــــــارایم
که شوری آفریند او ستاید بـــــــــــــزم آرا را
غزل خوان ترک شیرازی تغزل گر کند با ما
چنان غوغا شود با ما زبرخواندغزلـــــها را
گیل آوایی که می نازد به زیبـا ترک شیرازی
چو جنگل سرو می خواهد شرار دلبری ها را
گیل آوایی
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مـــــــا را
چنان عشقی کنم با او که بازد دین و دنیــــا را
نه دارم کار با حافظ نه صائب، شهریـــار شعر
به سبک خویش می دانم چه باید کرد زیبــا را
سمرقند و بخـــــــــــارا، این و آن حرف است
سر و جان هم به راه عشق باید هر شکیبــــارا
برای ترک شیرازی چنان بزمی بیــــــــارایم
که شوری آفریند او ستاید بـــــــــــــزم آرا را
غزل خوان ترک شیرازی تغزل گر کند با ما
چنان غوغا شود با ما زبرخواندغزلـــــها را
گیل آوایی که می نازد به زیبـا ترک شیرازی
چو جنگل سرو می خواهد شرار دلبری ها را
rola, rola,
پاسخحذفshenidan ba sedaye khoton zgiz digarist,
ziba gofti
Hojabr