جایت کنار من خالی،
خیال سرشارِ از با تو بودن است!
آه کشیدن
آه........... این پا آن پا شدن،
در هست وُ نیستِ بودن نبودن!
عشق رسواترین واژۀ زمان ما هم!
لاپوشانِ سر در لاکِ هزار رنگ!
دل می گیرد از این همه دلتنگی!
عشق،
اسارت غم انگیزی ست عاشق جان!
واژه بازی
بازیِ واژه است!
چه خودفریفتنی!؟
کاش همان یه قل دو قل[1] مانده بود وُ کودکیِ مان!
صاف وُ ساده!
یک رنگ!
همین!
خیال سرشارِ از با تو بودن است!
آه کشیدن
آه........... این پا آن پا شدن،
در هست وُ نیستِ بودن نبودن!
عشق رسواترین واژۀ زمان ما هم!
لاپوشانِ سر در لاکِ هزار رنگ!
دل می گیرد از این همه دلتنگی!
عشق،
اسارت غم انگیزی ست عاشق جان!
واژه بازی
بازیِ واژه است!
چه خودفریفتنی!؟
کاش همان یه قل دو قل[1] مانده بود وُ کودکیِ مان!
صاف وُ ساده!
یک رنگ!
همین!
[1] یه
قُل دو قُل>> ویکیپدیای فارسی:
یک قل دو قل ، یک گل دو گل، بش داش ، پنج پنج، پاسنگ کا، رگرگ
بازی یا سنگچران گونهای بازی
ایرانی است که بوسیله تعدادی سنگ انجام میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر