شبانه
گیل آوایی
نیمه شب 25 آوریل 2009
چه بیهوده
واژه ها می رقصند
در سایه روشن این همه تردید
واژه ها می رقصند
در سایه روشن این همه تردید
نور افشان هیچ ماهی
مرگلاخ حادثه نیافروخت
فریادها
همچون حقیقت عریان
در ناروایی اینهمه دروغ
بغض کرده است
فریادها
همچون حقیقت عریان
در ناروایی اینهمه دروغ
بغض کرده است
آه
به ساز کدام روزگار
واژه ها
می رقصند
در دل تب و تاب قاجعه
به ساز کدام روزگار
واژه ها
می رقصند
در دل تب و تاب قاجعه
نجوای بیهوده ایست
شبان بی سحر
شبان بی سحر
حادثه
در اندوه دردهای استخوان سوز
رنگ باخته است
در اندوه دردهای استخوان سوز
رنگ باخته است
دست
خشم می فشارد مشت
خشم می فشارد مشت
مشت پشته
از برای کدام روز انتقام!؟
آی
کاین خاک زخون ویران است!
از برای کدام روز انتقام!؟
آی
کاین خاک زخون ویران است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر