17ژانویه 2009 به هنگام گوش جان سپردن
به نوای تار فرهنگ شریف و ویلن ملک،
خیال نسیم جان خاکسار آمد و شعرواره ای که پیشکش اش
به نوای تار فرهنگ شریف و ویلن ملک،
خیال نسیم جان خاکسار آمد و شعرواره ای که پیشکش اش
وقتی به بار بنشیند
فریادهای سبز تو
گذر هزار خاطره گلباران می شود
دیوارهای دلگیر فرو می ریزند
و واژه واژه جاری سالهای بی صدا
سترون انکار می درد
نسیم خوش آوازت
جاری زلال
می طراواند
گلوهای در عطش شکفتن
(وقتی که باشی
وقتی که باشیم
وقتی که اینهمه کابوس رفته باشد )
آه
پیاله ای بس ما را
حریم حرمت یاران
آرزوی همیشه به تاوان نشستن چند نسل
غربت غریبیست خاک وطن
ببین
صف هزار حسرت
چشم انتظار
آه می کشد
هنوز
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر