نجوا
گیل آوایی
دسامبر2010
آیه های عبث
حادث حدیث کرد به حادثه های بلاهت فریب
وحی دروغینی که مناره و ناقوس
جار زدند
تا تقدس قدیسینش بدانند راه باختگان جهالت نشین
روزگار سیاهی و نفرت
فضاحت بندگی بیهوده ای بپوشانند بشریت نابینای چشمباز
که همیشه نیاز
که همیشه گناهکار
که همیشه بدهکار
که همیشه بردگانی به سیاهی لشکر در کار
با لا پوشانی هماره ی همسوی باد
ریاکاری ماندگار ابلهانی به بلاهت ماندگار
چه درد غم انگیزیست
فریادهای به اینهمه انکار
چونان برامد خورشید
هربامداد
چشمی به تماشای سِحْر سَحَرگاهان
چشمی به ندبه و زاری آیه های عبث
آه اگر نه ِ ابلیس را
می ستودند با من
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر