دراخبار رادیو شنیدم که یک کاج کریسمس یازده میلیون دلاری در ابوظبی یعنی همان شیخ نشین نیم وجبی که ادای یک کشور را در می آورد،برپا می شود و با شنیدن این خبر تصویر غم انگیزی در مقابل چشمانم جان گرفت نه اینکه از شکوه یک جشن در جایی از این دنیای غم انگیز دچار بخل و حسادت شده باشم! نه! بلکه از بلای خانمانسوزی دلم بدرد آمد که در ایران بلازده ی ما حکومتی بر سر کار است که ماهانه 25 میلیون دلار به حماس در غزه کمک می کند اما خانوار ایرانی از داشتن یک وعده غذا!، محروم است و کودک ایرانی در حسرت یک لقمه نان شب، بی شام سر به بالین می نهد و حکومتی که نه ربطی به عرب یا فلسطین و غزه دارد و نه سر پیاز آن ماجرا و نه ته پیاز آن است از سفره ی تهیدستان ایران می دزدد و به شکم مشتی خرافه مست ِ قاتل می چپاند! اما
از نژاد وُ مرام وُ فرهنگ وُ تفکر و قوم وُ قبیله ی همان مشتی خرافه مست قاتل، که نان به تحمیق و گرو کشی مردم گرفتار آمده در تیره روزی وا اسلاما،می خورد؛ کشوری عربی! برای جشن کریسمس درخت کاج یازده میلیون دلاری برپا می کند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر