شامگاه روز دوشنبه 9 ماه مه 2011 به ساحل دریای شمال رفتم و دلدادگی ساحل و دریا بود با کرانه ی دلبربایانه ای که کمتر پیش آمده چنین آفتاب نشین را به تماشا نهد. تلفن همراهم را در آوردم و 70 عکس از این گشاده دستی طبیعت ِهمیشه یار، گرفتم. برای قسمت کردن این حال و هوا با همه، برآن شدم تا این ویدئو را تنظیم کنم. برای رنگ آمیزی چنین حال و هوایی، پاره سروده هایی نیز از کتاب تاسیانه هایم را همراه کردم با چهار پاره پیانوی خوابهای طلایی استاد جواد معروفی
هرچه هست شاید حالی بگیراندو لختی از تب و تاب روزگار بکاهد
با مهر
گیل آوایی
هرچه هست شاید حالی بگیراندو لختی از تب و تاب روزگار بکاهد
با مهر
گیل آوایی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر