مستی ام داده، و یا یاد
تو ام داده پناه!؟
گیل آوایی
آگوست 2012
مستی ام داده، و یا یاد
تو ام داده پناه!؟
که چنین مات توام یا تو
نشستی به نگاه!
طرح گیسوی تو افشانِ
شبانِ بی خواب
آه دوری که زدوریت شده
بخت سیاه
چهره ات نقش نظرگاه منِ
مستِ خراب
بر پرِ بال خیالی که تو
ام دادی جاه
باده هم لب به لبانِ تو
به لب دارد راه
که چنین با لب من می
کشد از دل صد آه
چشمِ مستِ تو کند شاهدیِ
شب به هوار
چون بیاد تو شوم مست
زشب تا به پگاه
نا بگاهی شد وُ دیوانه
ام از یادت زار
چه کنم با دل غمگین شود
اینعمر تباه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر