دوشنبه، مهر ۰۱، ۱۳۹۲

گوش جان سپردن به آواز دیلمان با صدای استاد شجریان در زادروز استاد- گیل آوایی



داشتم به آواز دلنشین استاد شجریان در دیلمان گوش می کردم و چشمی به صفحۀ فیسبوک داشتم دیدم که خانم مژگان شجریان زادروز استاد را با عکسی از ایشان بازانتشار داده اند. همینطور دل به آواز استاد داده و خیال گیرانده بودم که این چند بیت چاشنی شور و حالم شد اما صدای تلفنی نابگاه همه چیز را بهم زد جوری که دیگر از آنچه بر من می گذشت دور شده بودم. حیفم آمد که این چند بیت را حتی بی دستی کشیدن بر آن، با شما قسمت نکنم. صدای شجریان به بسیاری از فراز و نشیب روزگارانی که بر ما گذشت پیوند خورده است. باصدایش شادی کرده ایم با صدایش گریسته ایم. چه در در به دریهای خونبار سالهای خون چه در غربتِ در دیار و چه در غربت غریب! استاد صدای مانایی ما، صدای حقانیت ما، صدای دادخواهی ما، صدای فریادهای مردم ماست که برای زندگی انسانی کوشیده اند. شجریان شجریان است. زادروزش را صمیمانه و گیلکانه شادباش می گویم

ای مهربان صدای این سالهای غمگین
ای مرهمِ زمانه، بر بالهای زخمین

ای همصدای یاران در روزهای اندوه
ای شور، نغمه، دشتی، آوای تلخ و شیرین

نجوای سوگ وُ شادی همراه بی قراران
چاووش رهگذاران زاین کاروانِ دیرین

آه، ای سیاوشانِ دشتِ بخون نشستن
ای قامتِ بلندِ آوازهای رنگین

ای شور وُ حال رفتن، بودن به زندگانی
ای نازدانه شعرِ این روزگار غمگین

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر