پنجشنبه، دی ۰۹، ۱۳۸۹
آن وُ این سالها- گیل آوایی
جنبش سبز بدون فکر و آماجهای ملی، جنبش نیست - گیل آوایی
چهارشنبه، دی ۰۸، ۱۳۸۹
نجوا - گیل آوایی
سهشنبه، دی ۰۷، ۱۳۸۹
اتحاد ملی برای سرنگونی کل ِ حکومت اسلامی یک ضرورت و یک وظیفه ی ملی است- گیل آوایی
ادامه<<<
یکشنبه، دی ۰۵، ۱۳۸۹
غول اسلام و وحشت آیت الله ها – گیل آوایی
پنجشنبه، دی ۰۲، ۱۳۸۹
حکومت جانیان اسلامی و سرنوشت یک ملت - گیل آوایی
شنبه، آذر ۲۷، ۱۳۸۹
بی هیچ تعارفی بگویم که ...- گیل آوایی
پس از شکنجه و تجاوز و اعدام پسر خانواده ای، پول گلوله را از خانواده او طلب می کردند!ا
جمعه، آذر ۲۶، ۱۳۸۹
تو و من - گیل آوایی
از کمک ماهانه ی 25 میلیون دلاری حکومت اسلامی ایران به حماس! تا کاج یازده میلیون دلاری در ابوظبی!-گیل آوایی
پنجشنبه، آذر ۲۵، ۱۳۸۹
چرا قاتلان شریفترین فرزندان این آب و خاک را بزک می کنیم و با این همه تجربه های خونبار هنوز گرد این جانیان، الله اکبر و حسین حسین می گوییم!؟ - گیل آوایی
سهشنبه، آذر ۲۳، ۱۳۸۹
برای رهایی راستین از بختک حکومت اسلامی تقابل با همه ی این حکومت است و دل خوش نداشتن به جابجاییها و تغییر چهره های این حکومت ننگین! – گیل آوایی
دوشنبه، آذر ۲۲، ۱۳۸۹
گندشان بزند که گند زده اند به همه چیز
شنبه، آذر ۲۰، ۱۳۸۹
خدامستان بی چشم و رو – گیل آوایی
پنجشنبه، آذر ۱۸، ۱۳۸۹
سبزانه ی خاک وُ رزم جانان یاران
سهشنبه، آذر ۱۶، ۱۳۸۹
پایکوبان به لج - گیل آوایی
دوشنبه، آذر ۱۵، ۱۳۸۹
توریست و ترجمه ی جمکران* - گیل آوایی
مترجم رو به یکی می کند و می گوید این اقای خارجی می پرسد جمکران یعنی چه؟
یارو کمی دور و برش را نگاه می کند و می گوید: جمکران یعنی جمعیت ملایان کونی رانده شده از نجف
مترجم در حالیکه با خود فکر می کرد که چگونه ترجمه اش کند، به خارجی می گوید:
He says Jamkran is the abbreviation of : The refugee homosexual mulla’s deported from Najaf-Iraq
توریست خارجی تعجب کرده و می گوید:
What!? They themselves are homo but the excute homo’s!? lets ask another one!
چی!؟ آنها خودشان همجنس باز هستند بعد همجنس بازها را اعدام می کنند!؟ از یک نفر دیگر هم بپرس لطفن
سپس به یکی اشاره می کندو می گوید :
Ask him, he may know what Jamkaran means?
از او بپرس: شاید او بداند جمکران یعنی چه
مترجم از کسی که گوشه ای ایستاده به آنها می خندید و توریست به او اشاره کرده بود، پرسید: این توریست می خواهد بداند جمکران یعنی چه؟
پاسخ می دهد: جمخته موللایانه کوسپراخار رُو باوردده ایرانا نکبته جا
مترجم گفت یعنی چی!
جواب می دهد:
خاب آقاجان این دیگه کاری نداره که! ج یعنی جمخته، م یعنی موللا، ک یعنی کوسپراخوار، ر یعنی رُو باورده، ا یعنی ایرانا، ن یعنی نکبته جا
مترجم گفت:
چه جوری ترجمه اش کنم!؟
گفت خودم ترجمه اش می کنم!
The fucked up mother fucker mulla’s destructed iran with misery
شراره های دلم - گیل آوایی
شنبه، آذر ۱۳، ۱۳۸۹
شانزده آذر - گیل آوایی
شنبه، آذر ۰۶، ۱۳۸۹
خاکستری نگاه تو - گیل آوایی
سهشنبه، آذر ۰۲، ۱۳۸۹
ایهالناس کجایید وطن در خطر است - گیل آوایی
رهبر بی خــــردان در پی از آن بدتــــــر است
مجلسی هست که از بیخ عــرب گشته و لیک
خرَکی مرجع تقلید دو صـــــــــد کره خر است
آنکه خود آیت ِ حق گفت به نا حــــق پیوست
وین سیه روزی ِما ناشی از آن سگ پدر است
آنکه بر گور ِ کســـــان آیه ی قرآن می خواند
غاصب خاک وطن گشت و وطن در حذر است
زن و مرد، پیر و جوان هر که به ایران دل داد
یا سر دار شد و یا به جهـــــــــان دربدر است
بوسه بر دست که می گفت چنــــان شد امروز
کارگر سهمی شلاق شد و خاک به ســر است
ایهالنــــــــــاس بهوش آی که این قوم خبیث
گر به بمب اتم آید ضرر اندر ضـــــــرر است
گیل آوایی تو فغان گوی از این بخت ســــیاه
که وطن در خطر اندر خطر اندر خــطر است
پرسیدن چه از رهبر!؟ فتوای جهاد است اگر هنوز شرمی از انسانیتشان است - گیل آوایی
دوشنبه، آذر ۰۱، ۱۳۸۹
آیا وقاحتی وقیح تر از وقاحت این آدمکشان دزد و هزار چهره دیده اید!؟
چهارشنبه، آبان ۲۶، ۱۳۸۹
اقتدار وحشت در توحش اسلامی، بربریتی که پرده از چهره اسلام سیاسی کشیده است - گیل آوایی
سهشنبه، آبان ۲۵، ۱۳۸۹
هماهنگی ناهمگون، جلد یک و دو - گیل آوایی
و
جلد دوم مقالات سیاسی ام تحت عنوان " هماهنگی ناهمگون 2 ، نیز بصورت پی دی اف در پیوند زیر قابل دسترسی است. برای دریافت یا باز کردن آن همینجا کلیک کنید>> این مجموعه در برگیرنده ی مانده ی مقالات منتشر شده تا تاریخ نوامبر 2010 می باشد
دوشنبه، آبان ۲۴، ۱۳۸۹
دو نقطه - گیل آوایی
مویه آواز
جمعه، آبان ۲۱، ۱۳۸۹
گپی اگرچه ناتمام - گیل آوایی
سهشنبه، آبان ۱۸، ۱۳۸۹
بی نام
گیل آوایی
دوشنبه، آبان ۱۷، ۱۳۸۹
ولایت فقیه، وقیح ترین وقاحتها
چهارشنبه، مهر ۲۸، ۱۳۸۹
انرژی هسته ای ضامن بقای حکومت اسلامی یا نابودی ما - گیل آوایی
سهشنبه، مهر ۲۷، ۱۳۸۹
خامنه ای، ویروسیست که هر نماد و نمود سلامت انسان را بیماری می پندارد - گیل آوایی
دوشنبه، مهر ۲۶، ۱۳۸۹
شماها درد را می گویید اما درمان را گشاد می دهید
یکشنبه، مهر ۲۵، ۱۳۸۹
ننگ و تحقیر و حقارت از سراپای حکومت اسلامی می بارد از اصولگرایش گرفته تا اصلاح طلبش – گیل آوایی
چهارشنبه، مهر ۲۱، ۱۳۸۹
نفرت بر آن پیغمبری که خامنه ای از اولاد اوست - گیل آوایی
گفتیم شکنجه می کنند، گفتند شایعه است. گفتیم تجاوز می کنند، گفتند شایعه است. گفتیم فرزندان این سرزمین را زندانی و شکنجه و تجاوز و تیرباران و اعدام کرده اند و در گورهای دسته جمعی خاک کرده اند، گفتند شایعه است شماها ضد انقلابید.
گفتیم رشوه بیداد می کند. از بالا تا پایین این حکومت فاسد و لمپن و دزد و درغگویند. گفتند در حکومت اسلامی چنین چیزهایی نیست. حکم، حکم الهی است، رهبرش ولی فقیه، نماینده صاحب زمان است. گفتیم فقر و بیکاری و اعتیاد و فحشاء و سقوط اخلاقی در جامعه بیداد می کند، گفتند ضد انقلابید و برعلیه حکومت اسلامی شایعه می سازید
سی سال زبانمان مو در آورد از فریاد کردن و گفتن و افشای واقعیتها و حقایق هولناک در حکومت اسلامی و بیدادگاههای شان، یا متهم به شایعه پراکنی شدیم و یا دروغ پراکنی. ....ادامه
شنبه، مهر ۱۷، ۱۳۸۹
وای اگر از پس امروز بود فردایی - گیل آوایی
بشکند دستتان که اینگونه به قتل ایرانیان نشسته اید. نفرت بر خدا و صاحب زمانتان که ولایتش را ادعا می کنید. نابود باد اسلامتان که شرم خونبار بشریتید.
چرا به جان مردم ایران افتاده اید!؟ چرا نمک خورده و می خورید و نمکدان می شکنید!؟ کجای این جهان ایستاده اید قاتلان!؟ که خون بی گناهان از چنگال شومتان سرریز است! کجای مهربانی این آب و خاک به حرمت دین و ایمان و قرآن تان حرام نشست که جنابتبارتر از تبارتان تازیانه ی تازی بر پیکر ایران و ایرانی می زنید!؟ چشم سیری ناپذیرجنایتهایتان را بازکنید که چه بر سر این مردم آورده اید! از کجا می دزدید و غارت می کنید و به کجا و به شکم چه کسانی می ریزید! چرا بخودتان نمی آیید!؟ به هزار سال هم نمی شد اینگونه چهره ی خون آشام اسلامتان را به همگان آشکار نمود که شما انسان نمایان ِ کوردل پرده از وقاحت اسلامتان کشیده اید و اینگونه به جنایت، آیه لابه می کنید! نفرت بر آن صاحب زمانی که برای حکومتش تا اینحد بی چشم و رو به جنایت و قتل و غارت نشسته اید و با وقاحت پلیدانه ای آشکارا دروغ می گویید، انکار می کنید، می کُشید و می دزدید و به سفره های خالی تهیدستان نیز رحم نمی کنید! چرا سر در مغاک کوردلی تان فرو برده اید و اینهمه ناروایی و نابرابری و زور و دروغ و فریبکاری و سیه روزی یک ملت را نمی بینید!؟ وقتی الرحمان و رحیم نعره می کشید! ناله های دردناک مادری که به عزای فرزندش نشانده اید، نمی شنوید!؟ وقتی که قرانتان را لابه می کنید! شلاق و شکنجه و اعدام را با تلاوت آیه هایش، نمی بینید!؟ در حکومت نحس تان، اعتیاد و فقر و غارت و دزدی و تجاوز و شکنجه و دار و داغ چنان روزمره شد که وقاحت آن به چشم شما جنایتکاران نمی آید!
نفرت بر آن قران تان! نفرت بر آن محمدتان! نفرت برآن امامتان! چه بر سر این مردم آورده اید! چه بر این آب و خاک آوار کرده اید! همه جا خون! همه جا عزا! همه جا دروغ! همه جا ریاکاری! همه جا وهم و خرافات! همه جا درماندگی و حقارت! همه جا نکبت و سیه روزی! اینهمه نتیجه سی سال حکومت نحس اسلامتان است! حکومت صاحب زمانی تان است! حکومت عدل علی تان است! حکومت ولایت فقیه خون آشامتان است!
وای اگر از پس امروز بود فردایی
دلتنگی - گیل آوایی
ابرِ نگاهم بر پر باد
آه اگر
دلتنگی مرا می خواند
در آسمان وطن
بانوجان به شما چه!؟
شیرین عبادی، برنده ایران جایزه صلح نوبل و اکبر گنجی، روزنامهنگار سرشناس ایرانی، نسبت به اعطای جایزهای در آلمان به کورت وسترگارد، کاریکاتوریست جنجالی دانمارکی اعتراض کردند( گفتآوری از رادیوفردا.
اینها اگر در فردای ایران قدرت بگیرند چکار می کنند!؟ اینهمه بیداد در کشورمان بر سر هر بخت برگشته ای آوار شده و فقر و بیکاری و بیماری و شکنجه و تجاوز و بی پناهی در حکومت اسلامی! درد را به استخوان همه رسانده بعدش اینها به چه چسبیده اند وغذای تبلیغاتی درست می کنند!!!واقعن نمی دانم چرا کوه ما ایرانیان همیشه موش می زاید!!! یکی از کیسه خلیفه می بخشد و فراموش نمی کند و این بانوی بسیار محترممان هم همه را گذاشته با جایزه آلمانی به کارتونیست دانمارکی اعتراض می کند! حالا اگر آقای گنجی می گوید، شگفتی ای نیست چرا که از کوزه همان برون تراود که در اوست! اما بانوشیرین جان عبادی چرا!؟ یکی نیست به این بانوجان بگوید به شما چه!؟
جمعه، مهر ۱۶، ۱۳۸۹
چهارشنبه، مهر ۱۴، ۱۳۸۹
اندوهباره ای دیگر - گیل آوایی
در آسمان تک فصلی این خاک
روزگار چیدن اندوه
بار ِ هیچ دار
داد بر نیاورد
دادخواهی ِ اینهمه پر کشیدن
دیوارها میان کدام دست به مشت
که چشمان این خاک
جز از برای بارانیدن نبوده تو گویی
حسرتانه نگاه ِ به نابگاهی حادثه
خشم غریبیست هنوز
بی پناهی هزار زخم
گریز تُرد بالکشانی به جان آمده
هرزگانی کمین ِهماره در فوج اوج هزار ادعای دهن پرکن
چه خاک غریبیست همخاک
خاک برسرانیم در گذر یک تاریخ
تار مویی بحث عالمان به مفت چریدن
کوچ و پوچ و جانکاهی
توشه بار فاجعه
هوچیگرانی بودن نبودن را
به دار و تیر و دیوار
نعره می کشند
ناتمام
اندوهباره ای در پی اعدام زنِ بی پناه دیگری در میهن بلازده مان
چهارشنبه، مهر ۰۷، ۱۳۸۹
اگر می شد - گیل آوایی
ادامه
چهارشنبه، شهریور ۳۱، ۱۳۸۹
وبلاگ گیلکی تاسیانه ها با چند شعر و ویدئو غزل به روز شده است
جمعه، شهریور ۲۶، ۱۳۸۹
ای داد ِ وطن - گیل آوایی
خونبارش ِ ماتم سیاووشــــــان است
برخیزیم و آتشی بگیرانیم بـــــــــــــاز
کین خاک زخشم آرشان جوشان است
پنجشنبه، شهریور ۲۵، ۱۳۸۹
حسی دیگر از شعر شاملو - گیل آوایی
راز
گیل آوایی
حسی دیگر از شعر شاملو
16سپتامبر2010
اشک ِ هیچ " گاهی"، لبخند عشق نیست
وقتی که آسمان چشم
می باراند
رازی نمی ماند
هنگام که تاب ته می کشد
بغض نهان
دهان باز می کند
چونان نای نشسته به آوایی که از نشیب و فراز تردید و یقین
ساز می شود
در می یابی
باری
بود راز و گشوده شد به باران سر ریز از نگاهی
و چنین نیز
لبخند ِ بگاه و نابگاهی
پرده می کشد از نهان نهفته بی نشانش
که لبخند رازی نیست
اشک رازی نیست
من
تو
مایی
در پس دیواری
رازیم و راز
تا هیچ های و هویی
اگر نباشد از ما
میانمان
چهارشنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۸۹
یکشنبه، شهریور ۲۱، ۱۳۸۹
سهشنبه، شهریور ۱۶، ۱۳۸۹
دلتنگی - گیل آوایی
گیل آوایی
هفت سپتامبر2010
آوازهای مرا می شنوی
من از ورای اندوه تو می خوانم
چونان بغض گم شده ی پرنده ای
که چنگال تودرتوی دام
امانش را بریده است
ادامه>>>
پنجشنبه، شهریور ۱۱، ۱۳۸۹
نیروهای دینی سیاسی، نمایندگان اسلام جنایتکارند و حکومت اسلامی ایران، آینه ی تمام نمای آن - گیل آوایی
گیل آوایی
>>>> عریانگویی و بیان آشکار بیدادگریها و خون دل خوردن مردمی که به بیرحمانه ترین شکل سرکوب و تاراج می شوند، شکستن آن تابوی هزارساله ی اسلامیست که اساس آن دروغ و فریبکاری بوده است. از آن محمدش بگیر تا هر پیشوا و امامی که در همان راستا بنای کج این باور تا به امروزرا پاییده است. روزی علی دشتی و روزی کسروی در ایران بلازده به قتل می رسند و روزی مردم بی دفاع در سینما بر پایه همین نگرش جنایتبار زنده زنده در آتش می سوزند، روزی زندانیان بی دفاع با همین دین و باور و ایه های نحس اسلامی به قتل می رسند و از کشته هاشان پشته ها ساخته می شود و روزی می رسیم به همین جاییکه یک آخوند فکستنی نایب برحق صاحب زمانی می شود که پایان ندارد و همان اراجیف مشروعه نه.مشروطه را به تیغ و تیر و خون تحمیل می کند. یکی بزرگترین و نخستین انقلاب آزادیخواهانه ی منطقه ما را چنان در چنبره ی سیاه اسلام گرفتار می کند که هنوز از زیر منجلاب آن کمر راست نکرده ایم ویکی بجای سلطنت شاهنشاهی ایران به سلطنت اسلامی وقیحانه لابه می کند. و این همه را وقتی در کنار آن باورها و آیینها و خوش باوریها قرار می دهی که همین جنایتکاران از کنار آن رزق و روزی خورده اند و از ناآگاهان مکیده اند و گردن کلفت کرده اند، داد آدمی به آسمان بلند می شود وقتی کسانی باز بر این باور و پایه و اساس می کوشند همان خاک را برسر مردم بریزند. از آن سیاسیکارش گرفته تا باصطلاح روشنفکرش. >>>
برای خواندن مقاله همینجا یا روی عنوان بالا کلیک کنید
پنجشنبه، شهریور ۰۴، ۱۳۸۹
بخش نخست داستان بلند گیلآماردان، - گیل آوایی
بخش نخست داستان بلند " گیلآماردان " با فورمات پی دی اف در هنر و ادبیات پرس لیت منتشر شده است. برای دریافت آن اینجا
کلیک نمایید
واکنش به غزلی که حداد عادل در وصف خامنه ای، رهبر قاتلان گفت
حدادعادل یکی از خایه مالهای خامنه ای چنایتکار در وصف خامنه ای شعر زیر را سروده است
اي دو چشمانت چراغ شام يلداي همه
آفتاب صورتت خورشيد فرداي همه
و الخ
..............
گیل آوایی
ای دو چشمانت به خونخواری دنیای همه
آفتابه صورتت، با مستراح های همه
ای دله دزد همه کشتی نشینان دسته بیل
ای دو چشم تخمی ات نفرت فزایای همه
خنده های شوم تو چون خنده کفتارها
شعله لرزان آهت بوی گندای همه
ای پیام شوم تو چون زوزه ی مردارخوار
وی کلامت نحسی هر روز و فردای همه
قامتت نحل بلند گلخن بیچارگی
تُف به رویت قاتل هر پیر و برنای همه
"گر كسي از من نشاني از تو جويد گويمش"
جاکشی عمامه بر سر شوم افزای همه
مرده زار عمر نحست مرده بادا مرده باد
ای پلشت بی بهاری، خورده آرای همه
دوشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۹
صد رحمت به یزید و شمر! واقعن درود بر آنها
یک لحظه حتی با همه ناممکن بودن آن از نظر انسانی اش که فکریا تصور کردن! اندیشه کنید که تخم مرغ دزدی را دست می برند و میلیاردها دلار دزد را پاداش می دهند، یا مثلن تجسم کنید که نابغه ریاضی مملکت در سلول انفرادی زندانی می شود و نوحه خوانی عزیز دردانه رهبر حکومت اسلامی می شودیا هر فرهیخته ای از نویسنده و شاعر و هنرمند گرفته تا استاد دانشگاه و وکیل و دانش پژوهی، شکنجه و زندانی و دربدر می شود اما حیف نانی مثل احمدی نژاد رئیس جمهور!! که جن گیر و فالگیر و چه می دانم ابلهانی از این دست کارشان سکه می شود! به هزار زبان می گویی که صد رحمت به یزید و شمر که حساب امام حسین را رسید و مردم آن زمانی ِ عراق را از شر چنین کابوسی خلاص کرد!
جمعه، مرداد ۰۸، ۱۳۸۹
مویه - گیل آوایی
گیل آوایی
سی جولای 2010
رازدانه های کدام مویه
برگردن هوار ِ شبانه بیاویزم
تا آسمان ِسوگوار
بالهای خونین بر شانه های خاک بگریاند
دلم از هوار هزار تندر گم
در گلوی بغض اینهمه بیداد
کمر خم کرده است
ناباوری غریبی می چزاند یار
ببین
خاوران های سرزمین من
مادران عشق را دیریست دل داده اند
به فریادهایی که هر آدینه
میان آنهمه گزمگان بجان آمده
قسمت می کنند با هم
اشک و آه و انتظارهم
حیرت خونینیست همراه من
خاک از کدام بی فصلی گذشته است
که هر باغ ِ پرنده ی این دیار
خونین شکوفه
می باراند
چهارشنبه، مرداد ۰۶، ۱۳۸۹
بیچاره ها شما که ازحتی گور شاعرمان می هراسید، چه ادعای اقتدارتان است! – گیل آوایی
بیچاره ها شما که حتی از گور شاعرمان می هراسید، چه ادعای اقتدارتان است! – گیل آوایی
یکی از بی شرمترین و ریاکارترین حاکمیت تاریخ ایران بر خاک بلا زده مان حکومت می کند. حاکمیتی که هیچ بنیان و اساس و نشان از درستی و راستی و شناسه های انسانی ندارد مگر کریه ترین، سیاهکارترین و ابله ترین نمادهایی که می توان تصور نمود.
از خدا و پیغمبر و صاحب زمان، که به هر روی در هر شرایطی، نیمچه حس احترام و باوری میان مردم بود، به نفرت و خشم و کینه و دروغ و ریا آلودند و از چهره ی واقعی اسلام پرده بر کشیدند. چنان شده است که از هر چه اسم خدا ومحمد و صدای اذان و قرائت قرآن، همه بیزارند. آنانی که داغ شکنجه و زندان یا داغ عزیزان به خون کشیده شده بر یاد و جان خود دارند، با هرچه اسلام و آخوند و مومن و مسجد و منبر، مو برتنشان راست می شود و به خشم و نفرت آه می کشند از جنایتی که بر همگان رفته است.
این جانیان با آن کشتار خونبار زندانیان سیاسی رسیدند به کهریزک که شکنجه و تجاوز و عربده کشی ها ی جاهلانه ی هزارسال پیش، که در روز روشن با وقاحت مشمئزکننده ای انکار می کنند و سر در خرافه ی متعفن صاحب زمانشان دارند.
ادامه<<<<
دوشنبه، مرداد ۰۴، ۱۳۸۹
یکشنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۹
جمعه، مرداد ۰۱، ۱۳۸۹
وبلاگه تاسیانه ها با ویدئو غزل تازه ی گیلکی به روز شده است
چهارشنبه، تیر ۳۰، ۱۳۸۹
مجموعه سروده های کوتاه فارسی با برگردان انگلیسی - گیل آوایی
سهشنبه، تیر ۲۹، ۱۳۸۹
ای داد وطن که دوره ی بیداد است
هر آه ِ کسان، زناکسان خونداد است
هر دلشده ای به خاک دردانه خویش
خون جگر از حاکم بی بنیاد است
....
ویرانی خاک ما زاسلامی ماست
اسلامی ما زجهل و بدنامی ماست
خاکیم به سر زجهل اسلامی، داد
کاین بی خردی نشان گمنامی ماست
دوشنبه، تیر ۲۸، ۱۳۸۹
بهت زده - گیل آوایی
گیل آوایی
18 جولای 2010
نه! همسفر!،
یک جا گشاد دادیم !
یکجا کلام را حرمت باختیم
حرمت ِ کلام گم شد
از ما نبود بر حرمتی کلام بنشانیم یا کلام به حرمت
کرامت ما بود انسان بستاییم به حرمت ِ بودن ِ انسان
و انسان بودن.
گیر وُ دار غریبی بود همسفر
کلام گم کرده بودیم از عمق فاجعه ای که رفت بر ما
حرمت چنین به بی حرمتی نشست روز روشن
و ستایندگانی بی چشم و رو
به تقدس ریاکاری نشستند
تا سلیطگانی خدای را به بی حرمتی
در دل مادر بزرگ بنشانند
که هر چادرنمازی به کلاهی گشاد افسوس خورَد که سرش گذاشتند
ادامه<<<
پنجشنبه، تیر ۲۴، ۱۳۸۹
نجوا گیل آوایی
گیل آوایی
جولای 2010
ساز روزگاراست هنوز
ناسازی
ساز کردن!
کجای خشت باغ کج بود که باغبانش
تا ثریا رفته
یاس کاشته است!؟
ادامه<<<
چهارشنبه، تیر ۲۳، ۱۳۸۹
مماشات کنید! ایران بیشتر به خاک و خون کشیده می شود- گیل آوایی
سرزمین ما می رود تا همچون سرزمین ژنرالها ( پاکستان ضیاءالحق!) مانند تیول این پاسدار و آن پاسدار شود. پاسدارانی که با قتل و کشتار و خفقان خونبار، همه ی ایران را می خواهند. پاسدار میلیادرها نه به خمینی خون آشام و نه به هیچ چهره و نهاد و دینی به غیراز هژمونی بلامنازع خود پایبندند. پاسدارمیلیاردرها برای چنین حاکمیت یکدست و قدرت سیاسی و خواست و حفظ چنین موقعیتی، بحرانها و ماجراجوییهای مرگباری را در چشم انداز حاکمیت اسلامی ایران که تاوان آن را همه ی " ایران " می دهد، قرار داده که اگر جلوی این جانیان توسط مردم به معنی واقعی آن " مردم " گرفته نشود و از قدرت برکنار نشوند، تاوان مرگبارتری از پی خواهد بود که نسلهای آینده نیز از آن رهایی نخواهند داشت.
ادامه<<<
سهشنبه، تیر ۲۲، ۱۳۸۹
چهارشنبه، تیر ۱۶، ۱۳۸۹
نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران - و اما چرا!؟ - گیل آوایی
این حق هر ایرانیست که با برخورداری از چنان منابع و ثروتهای طبیعی و انسانی، به معضلات و مشکلات میهن خود بپردازد.
در شرایطی که امروز سرزمین بلازده ی ما از ساده ترین نیاز زندگی اش تا پیچیده ترین آن، وابسته به خارج است و منابع و ثروتهای ملی اش به تاراج می رود، پرداختن به برون مرز آنهم به مشتی ماجراجوی جنایتکاری که با گروگانگیری مردم، سیاه ترین روزگار را برایشان رقم زده اند، چه می تواند باشد!؟
ادامه<<<
سهشنبه، تیر ۱۵، ۱۳۸۹
حکومت اسلامی جنایتکارانه تر و منفورتر از آن است که بتوانید بازتولیدش کنید , گیل آوایی
ادامه<<<
یکشنبه، تیر ۰۶، ۱۳۸۹
وقتی همه می دانیم چه بلایی سرمان می آید، ملاحظه کاری یا سکوت چرا!؟ - گیل آوایی
گیل آوایی
واقعیت تلخ زندگی ما ایرانیان با همه ی تحقیر و نکبتی که از حکومت اسلامی بر ماست، دست و پا زدن در یک انتظار واهی ایست که مصداق همان بزک نمیر بهار می آید است و در غلتیدن چندین باره به سیه روزی و سواری دادن به کسانی هزار چهره است که برای ماست مالی کردن هر آنچه که منافع و موقعیتشان ایجاب کند، استادند.
ادامه<<<
پنجشنبه، خرداد ۲۷، ۱۳۸۹
کانون متمرکز و مکمل جنبش سبز در خارج از ایران یک ضرورت است، گیل آوایی
یکشنبه، خرداد ۲۳، ۱۳۸۹
موسوی و کروبی خواسته یا ناخواسته ابزار حکومت اسلامی در مهار اعتراضات مردمند
اگر دیروز شعار " رای من چه شد؟" بود، امروز مرگ بر اصل ولایت فقیه است. این ساختار شکنی نیست. این تند روی نیست. این خواسته ی دل ِ مردم است. کارد به استخوان همه رسیده است. مردم کل این حکومت را نمی خواهند. این جان کلام همه ی مردمیست که به خون کشیده شده اند. این یعنی رها شدن از کل حکومت اسلامی. این شعار و خواسته ی به حق و بجای مردم، بازتاب دهنده ی سی و یک سال جنایت و سرکوب و غارت و فریبکاری یک حکومت است که از اصل و اساس اش دروغ گفت و فریب داد.
آیا موسوی و کروبی تفاوت خواسته خود با خواسته ی مردم را نمی دانند؟ ایا شرایط بوجود آمده از فردای تقلب همواره در انتخابات! کجا بودند!؟ و کجا هستند!؟ در نمی یابند!؟
آیا ساده لوحی نیست که باور کنیم این جماعت قاتل و لومپنی که با ترور و قتل و شکنجه و سر به نیست کردن به جاه و مقام رسیده اند، با چنین شیوه ها و موضع گیریهای صلواتی، کنار می روند و میدان به غیر از خودی هاشان، می دهند!؟
آقایان موسوی و کروبی خوب گوش کنید، برای یک بار هم شده زبان مردم را بفهمید و در مسیر خالی کردن پشت مردم قرار نگیرید! برای یکبار هم شده برای مردم و در خدمت مردم باشید! حتی اگر اصل بر صداقت و راستینتان باشد، شیوه ای که پیش گرفته اید، غرق شدن در همان منجلاب حکومت اسلامیست با تفاوتی هولناکتر که کسانی که دست پروده ی همان خمینی ِ مراد و مولایتان، گردن نهادن است . همانانی که امروز تیغ بر شما ها نیز کشیده اند! و تنها چاقوهایی اند که دسته خود را بریده و می برند.
چهارشنبه، خرداد ۱۹، ۱۳۸۹
دلتنگی - گیل آوایی
گیل آوایی
چو دلگیر خاکستری ابر بی جنب و جوش
چو این سقف کوتاه بر شانه ام
سخنگوی مستانه ی باده ای
ادامه<<<
دوشنبه، خرداد ۱۷، ۱۳۸۹
بيگانگی - گیل آوایی
گیل آوایی
بی هيچ های و هوی
گذشتيم از كنارِ هم!
نگاهمان تنها نشان مشترك از دو سوی بود
كه سخن گفت
بی هيچ ترديدی!
و دور شديم
از دوسوی
سايه هامان پشتِ ترديد سخن مئ گفتند:
بذری كه می پاشيم
با هر گام!
بيگانگی را
چه كسی
درو خواهد كرد!؟
نوامبر2003
لاهه-هلند
سکوت - گیل آوایی
گیل آوایی
6 جون 2010
حرفهای من
نه یاد وُ ساز
نه غمناله های دمی که دلت زار می شود،
چه
سکوت اوج فریادهای مردم من است
از کوچه باغ خاک
تا بی کران همه بیداد
داد می شود
آوارْهوار ِ ویرانه نشسته ای
خشمآه مرا
می داند
یکشنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۸۹
اسلام سیاسی را به مسجدها برگردانید پیش از اینکه احمدی نژادهای هار همه منطقه را به نکبت بکشانند
منظقه خاورمیانه می رود که در چرخه تکرار تاریخی خود همچنان در جدلها و تنشهای کور از قافله ی بشریت رسته از خرافه و فریبکاری عقب بماند. نمونه ی برجسته و مشخص واپسگرایی و قرنها به عقب رانده شدن، ایران بلازده ی ماست در چنگال نفرت و انتقام و بلاهت اسلام سیاسی که در مقایسه آن تحت دو حاکمیت متفاوت بسهولت قابل درک است. از مدرنیسم سطلنت و شاه با همه ضعفها و قوتهایش تا نماد تمام نمای خرافه و جهالت، خمینی عقب مانده، نمونه ی بسیار دردناک چرخه تکرار تاریخی ماست.
چهارشنبه، خرداد ۱۲، ۱۳۸۹
آنانی که بنام مردم غزه اما در عمل از حماس حمایت می کنند با حکومت اسلامی در فلسطین چه خواهند کرد؟ - گیل آوایی
حماس همان حکومت اسلامی و حکومت اسلامی همان حماس است و اینان از همان باتلاق متعفن خدای سیاسی ارتزاق می کنند که القاعده و طالبان و همه نیروهای دینی دیگر از سومالی تا الجزایر و مصر از تیغور چین تا چیچن روسیه سر در آخورش دارند و با توهم و اوتوپیای اسلامی جز پوپولیسم سیاهی که جامعه را به خرافه و خفقان و نظام جنایتکارانه می انجامانند، برآیند دیگری ندارند و از این رهگذار موقعیت نیروهای بالنده و مترقی سیاسی را که برای یک جامعه انسانی مبارزه می کنند، نه تنها دشوارتر نموده بلکه راه بر حضور و تمرکز قدرتهای خارجی هموار کرده و توجیه می کنند.
ادامه<<<
چهارشنبه، خرداد ۰۵، ۱۳۸۹
تصویر در آب، گیل آوایی
برگی با رقص باد بر آب
موج موج دوباره جستن
نگاه خیره خسته ای
چشم در چشم
گاه و بیگاه
در لابلای تصویرهای در گذر
زلال جاری بازیگوش
مشت می شمارد
افسوسخشم
.
>>>>ادامه
یکشنبه، خرداد ۰۲، ۱۳۸۹
حکومت اسلامی را به مرگ بگیرید تا به تب رضایت دهد- گیل آوایی
حکومت اسلامی را به مرگ بگیرید تا به تب رضایت دهد
دو نگاه متفاوت میان همه ی دو گروه عمده وجود دارد چه آنهایی که گرد موسوی و کروبی سینه می زنند، چه آنهایی که مبارزه مسالمت آمیز و پرهیز از خشونت دم می زنند. این هر دو نگاه به باور من ناشی از یک توهم است که گروه اول به خیال خام اینکه لمپنهایی همچون خامنه ای و قاتلان به جاه و مقام رسیده ی موسوم به سردار و رئیس جمهور و وکیل و وزیر، دلشان به رحم خواهند آمد و نسبت به سرکوبها و قبضه کردن قدرت کوتاه خواهند آمد یعنی به دیگر سخن بر شاخه نشسته و بن می برند و گروه دیگر بی توجه به شرایط فرهنگی و فاجعه ای که به مردم ما رفته، بی توجه به اینکه نه موسوی گاندیست و نه مردم ما مردمان هندوستان آن زمانی با حاکمیت استعماری انگلیس( شرایط آنزمانی و ضرورت تغییر سیاست جهانی و تحولات آن زمانی را هم حتی اگر در نظر نگیریم!) خواهند توانست حکومت لمپنهای خدا فروش را به تمکین از خواستهای خود وادارند
ادامه<<<<
پنجشنبه، اردیبهشت ۳۰، ۱۳۸۹
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مـــــــا را - گیل آوایی
گیل آوایی
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مـــــــا را
چنان عشقی کنم با او که بازد دین و دنیــــا را
نه دارم کار با حافظ نه صائب، شهریـــار شعر
به سبک خویش می دانم چه باید کرد زیبــا را
سمرقند و بخـــــــــــارا، این و آن حرف است
سر و جان هم به راه عشق باید هر شکیبــــارا
برای ترک شیرازی چنان بزمی بیــــــــارایم
که شوری آفریند او ستاید بـــــــــــــزم آرا را
غزل خوان ترک شیرازی تغزل گر کند با ما
چنان غوغا شود با ما زبرخواندغزلـــــها را
گیل آوایی که می نازد به زیبـا ترک شیرازی
چو جنگل سرو می خواهد شرار دلبری ها را
دوشنبه، اردیبهشت ۲۷، ۱۳۸۹
سکوت گیل آوایی
سکوت
گیل آوایی
یکشنبه شب 16 مه 2010
خانه نسیم با نسیم که بی حال خواب رفته بود
به فاصله ی یک نگاه
خواب رفته است
سکوت
به نفسهای رام ِ آرام ِ او
ساز یک هیاهو کوک می کند
پنجره ای
تا عمق خاکستری غروب
خیال می گیراند
دل واپسی بیهوده ای بود!
چه خوب!
نشسته ام به دو تصویر
یک سو
نسیم نفس می رماند رام،
یک سو
خیال ِ پا به گریز
دل به دلش نیست.