یکشنبه، آذر ۲۴، ۱۳۸۷

دریای در خلسه مست



یکی از قصه های دلنشین مادربزرگ قصه ی عشق ماهیگیر به دختر دریایی بود و سرنوشتی که او را به زندگی رویایی کشانده بود اما هیچوقت تا به آخر ندانستیم که چه گذشت! امروز دریای در خلسه مست ِ من، رام و آرامی اش، به خیال کشاند مرا و قصه مادر بزرگ را از حافظه ی دور بیرون کشید. در طول ساحل می رفتم و مرور می کردم. قند در دلم با تداعی حال و هوای سالهای کودکی آب می شد!



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر