سه‌شنبه، فروردین ۲۳، ۱۳۹۰

اشک می آید ولی با چشم بازی می کند- گیل آوایی


اشک می آید ولی با چشم بازی می کند from GilAvaeiگیل آوایی on Vimeo.
اشک می آید ولی با چشم بازی می کند
باده یاری می دهد شب دلنوازی می کند

دل هوایی می شود باخواندن مرا ببوس
آخرین بارش غم ما دست درازی می کند

ای دل غمدیده تا کی نغمه جانسوز، وای
بین الهه ناز با من همنوازی می کند

جان که می گیراند عارف با می و پیمانه داد
با نهیب گریه کن راز و نیازی می کند

عاشقان را کی گذارند ناله ام دلگیرشد
باده ای آور به بر این ناله تازی می کند

دلشده بهر وطن دور از وطن بیدادها
زخمه ی تار و نوای دل چه سازی می کند

ای هماوای من آب از سر گذشت اندوه ما
مستی مستانه شاید عشقبازی می کند

عشق من زیبای من خاک وطن تاراج شد
با من است عشق وطن کو سربه رازی می کند

گیل آوایی می دراند سینه با صد ناله آه
غربت ما بین چنین غربتنوازی می کند


12 آوریل 2011

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر