سه‌شنبه، خرداد ۰۲، ۱۳۹۱

دیده خون وُخانه ویران، سر بداران را چه شد - گیل آوایی

پیشنویس غزلی ست ناتمام، هر چه هست با شما یاران قسمت می کنم، تا چه پیش آید و چه در نظر افتد!

دیده خون وُخانه ویران، سر بداران را چه شد
جنگلی در خون نشست وُبی قراران را چه شد

اشکها خون شد به چشمِ مادرانِ انتظار
دادخواهی باید آن خشم دلیران را چه شد

خاوران خونین وُ در دریای خون یاران ما
هم وطن فریاد باید دادخواهان را چه شد

خشمِ خونین، مشتِ خونین، رزمِ با اهریمنان
یادگارِ سربداران، رزمِ دوران را چه شد

وقتِ میدان آمدن میدان شدن دریا دلا
زین همه فریاد، آه سوگواران را  چه شد

دل فغان زین ناروایان، وای بر ما وای وای
همتی باید به میدان، خشم شیران را چه شد

وقتِ وقت است از چه در اندوه و غم، بایدخود آی
همرهان، رزمی دگر، آن بیشماران را چه شد

وای از این نابخردان حُرمت زایران برده اند
ره چنین خونبار یاران گو سواران را چه شد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر