پنجشنبه، بهمن ۱۷، ۱۳۹۸

ما به ویرانیِ خود دل داده ایم انگار! - گیل آوایی


سالهای کابوس
رویاهای تردید
سایۀ مرگ
قرارهای دلهره
هنوز
طناب و چارپایه و چشمهای کنجکاو
اندوهانِ پنهان
پشت لبخندهای ناباوری
ما
شاهدان ویرانیِ خویشیم چنین!

اشکهامان تمامی ندارد
دلمان بگیرد اگر
می رویم تا خالی شویم
خاوران خاوران
گسترۀ یک وطن حسرت است هنوز
آدینه ها صف کشیده اند
خاک و آب و آتش
باداباد
بگو
به کدامشان دل داده ایم به پاکی!؟

دلم گرفته است
چنین
که بیرحمیم در ویرانیِ خویش!
اسیر
چونان پرنده ای
در چنبرۀ تکرارهای ناگزیر
دگردیسیِ اندوهباریست خونبارانه مرده باد وُ زنده باد وُ باز......
نه!
ما به ویرانیِ خود دل داده ایم انگار!
دردا و دریغا!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر