سه‌شنبه، دی ۱۷، ۱۳۸۷

فریاد

آنان که نعره کشانند

آیه آیه مرگ می کارند

کدام رسالتی به دوش می کشند

که صلیب بربلاهت

اندوه بارانند

نازکانه دستانی از پی نانکی دراز

و

خدایی که مرگ می باراند

شاباش ِ خرافه مستانی

زجهالت

سفره بی قاتق زنده مرگ بادا گویان را

آه

که شرمگنانه یدک می کشیم

انسان بودن خویش

عصر موسی

عیسی

محمد

دمکراسی

صلح

آزادی

کشک!

روزگار غم انگیزیست
.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر