پنجشنبه، تیر ۱۱، ۱۳۸۸

ندا

ندا
گیل آوایی
.
نگاه تو آواز کاکلی خاک
خون می باراند دیده ی همیشه به راه
در سترون این دیار آزادی کش

وای
چه داغیست بر دل
باورمان بود آبدیده شدن از پی آنهمه دار
اندوه ِ کوهآواریست روزگار پس از تو
سینه دران
حسرت ِ یک دریا اگرها را بر شمرده ایم
باز
سر به هر سنگلاخه ای ناکاراست
داغ تو
همه خاوران خاک در خود دارد
آی چگونه سرکردن ِ با این داغ

که روزگار دیگریست ما را

گستره نگاه تو
آواز خونین خاک ماست
آه
چه فریادی بود از نگاه تو
که دنیایی هوار می زند با ما
از تو
باتو
بی تو

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر