چهارشنبه، تیر ۰۳، ۱۳۸۸

فریاد

فریاد
گیل آوایی
24جون2009

آه اگر می توانستم فریاد کنم
بغضآگین
سر ریز سیلاب سینه دراندن
آه اگر
می توانستم
در پیچ و تاب ِغریب ِ اینهمه خشم
پریشانی ِ یک دریا بی تابی
فریاد کنم

آه اگر می شد
یعنی
می توانستم
انفجار اندوه خویش
در گوشخراش تندواره ای می خروشیدم
مرگیم نبود تا ریسه ریسه
تار و پود غم انگیزترین سروده ها را آواز دهم!
وای نه
اندوه نه
پریشانی نه
پریشانمان می خواهند
اندوهگین

شادیکشانند قاتلان
چه فریادی
که باید پای کوبید
آنگونه که جهانشان آوار
به یاس واماندگی
که جنایتشان ناکار

مگر نه اوین فریاد است!؟
مگر نه خاوران سرخ!؟
مگر نه خیابان دادخواهانند مُشت آهیخته!؟
چه اندوه!
که این آغازیست
رهیدن!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر