چهارشنبه، دی ۲۳، ۱۳۸۸

همه هستند وُ ولی نیست کسی، گیل آوایی

زتو آری خبری نیست
رفیق
اگر هم هست
زمانی، گاهی
مهربانی ِ ترا
چو لب ِ تشنه لبی بر ساغر
می چشم واژه زلال تو که گویی
هایی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر