سه‌شنبه، آذر ۰۲، ۱۳۸۹

پرسیدن چه از رهبر!؟ فتوای جهاد است اگر هنوز شرمی از انسانیتشان است - گیل آوایی

متن زیر نوشتار ناتمامیست که میان کارهای روزانه ام مانده بود و به همانصورت در اینجا می گذارم
پرسیدن چه از رهبر!؟ فتوای جهاد است اگر هنوز شرمی از انسانیتشان است
گیل آوایی
نوامبر2010
چندی پیش رهبر حقیر قاتلان به قم رفت تا بی آبرویی جنایتبارش را پشتیبانی ای دینی سامان دهد. از سوی عزیزانی چند در بی چرا روزگار ِ تحمیلی این حکومت ننگ و خون، به عمامه گُنده های حوزه خامنه ای و خمینی پرور، نامه نوشتند و از آنها خواستند که از خامنه ای بپرسند چه جنایتهایی شده و چرا!؟ در چند و چون نوشتن این نامه و طرح دلیرانه ی موضوعی حرفی نیست و هرچه هست از زبان و گامشان ستایش می کنم اما سکوت  در ناگفته های چنین اقدامی را بر نمی تابم و می گویم.
آنچه که در کلیت ماجرا مطرح است حداقل برای همه آنانی که به همین دین و ایمان و اسلام باورمندند و هنوز بر همان ارزشهای واهی اسلامی شان پا می فشارند، یک سو دین اسلام است و یک سو جنایتهایی که حکومت اسلامی می کند. یک سو دفاع از دین اسلام است یک سو بایسته هایی که هزاران بار طی قرنها نشیب و فرازهای تاریخی و فجایع سیاسی/اجتماعی/فرهنگی از این دین و باور خونبار شاهد بوده ایم. بسان هزاران بار عربده کشان همین حضرات که اگر خلخالی از پای زنی نصارا گم شود، حضرت امیرشان چه و چه می کند! و در همین راستای قسط و عدل و برابری( و ارزشهای به باور من واهی با توجه به ساختار بشدت متضاد و جاهلانه اسلام)، آنچه که نه در 1400 سال بلکه همین سه دهه از حکومت اسلامی بر سر ایرانی از هر دین و باور و مذهب و قوم و تباری، آوار شده، نه اینکه جای پرسش باشد که جای جهادشان است و ستیزیدن با جانیان ولایت فقیه که حکومت اسلامی بر پایه ی آن و با تکیه به همه ی اصول و اساس همین اسلام حضرات آیات! از هیچ جنایت و قتل و غارت و فریبکاری و دروغ دریغ نکردند و هنوز هم با وقاحت بی مانندی بر همان جنایتها و فریبکاری هاشان بر سرکارند
تا زمانیکه راه برونرفت از این باتلاق متعفن جسته می شود، تا زمانیکه همه ی حکومت اسلامی را با همه اصل و اساسش نفی نکرده ایم و راه چاره از بیرون همه ی این حکومت نجسته ایم، آش همانا و کاسه همان است و قاتلانی بی چشم و رو به جان و مال و ناموس این ملک و ملت تجاوز می کنند. سرزمین ما سزاوار اینهمه ناروایی و فریبکاری و غارت و سرکوب نیست! باید همه جانیان را از قدرت و حکومت دور داشت. هیچ چیز در این حکومت ننگین سر جایش نیست! ا

گفتآوری از رادیوفردا:  دیدار آيت الله صافی گلپايگانی و اعضای جامعه مدرسين حوزه علميه قم با آيت الله خامنه ای  
آيت الله لطف الله صافی گلپايگانی، از مراجع تقليد شيعيان، جمعه شب با آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، در شهر قم ديدار کرد. د پيشتر نيز آيت الله نوری همدانی، آيت الله مکارم شيرازی، آيت الله سبحانی، آيت الله شبيری زنجانی، و آيت الله هاشمی شاهرودی، از روحانيون عالی رتبه در قم، با رهبر جمهوری اسلامی ديدار کرده بودند.

آیا اینان نمی دانند که خامنه ای در دریای خون پارو می زند و از این دریا هیچ دیکتاتوری جان سالم بدر نبرده است!؟
ما ایرانیان فراوان این تک بیت از شاهنامه به عبرت و خشم و آشتی ناپذیری خوانده ایم که پدر کشتی و تخم کین کاشتی، پدر کشته را کی بود آشتی!  و در حاکمیت ننگین اسلامی چه کسیست  که  نداند و باور نداشته باشد که میان این حکومت و مردم دریای خون جاریست و از میان تلاطم این دریا به حکم تاریخ، آنان که ماندگاربوده اند مردمند و آنان که به گور تاریخی و بایسته شان پرتاب شدند دیکتاتورها بوده اند. رفتن به تاریخ و آوردن نمونه های تاریخی تا کنون فراوان صورت گرفته چه از سوی آنانیکه بر این حکومت نحس اسلامی نتافتند و چه آنانیکه به نوعی گردن به این حاکمیت خون و جنون نهاده اند. آنچه که منظور این نوشتار است فریاد به همه ی آنانیست که از یک نگاه به ماندن این حکومت چشم دوخته اند و از نگاه دیگر به یاس و شکست و پس رفتن مردم در ماجرای ستیز رو در رو باحکومت اسلامی
خامنه ای با همه اوباشان جیره خوارش با تکیه به هر خدا و محمد و قرآنی که بخواهند با آخوند و مرجع و آیه و ایت الله که بخواهند، نه می توانند بر قدرت بمانند و نه می توانند از کابوس سرنگونی خلاصی یابند. وحشت این حکومت روشن تر از آن است که بخواهیم آسودگی اش از خطر جستن را باور نمود. این حکومت از ساده ترین صدای اعتراض و انتقاد سرنگونی خود را می بیند. از ساده ترین نماد اجتماعی دشمنی و مرگ خود را می بیند.
در فردای ایران ِرها شده از این حکومت جهل و جنایت، اینان چه خواهند کرد!؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر