چهارشنبه، مهر ۱۴، ۱۳۸۹

اندوهباره ای دیگر - گیل آوایی

پرنده ها از کدام کوچ می گویند
در آسمان تک فصلی این خاک
روزگار چیدن اندوه

بار ِ هیچ دار
داد بر نیاورد
دادخواهی ِ اینهمه پر کشیدن
دیوارها میان کدام دست به مشت
مرز می کشانند
که چشمان این خاک
جز از برای بارانیدن نبوده تو گویی
حسرتانه نگاه ِ به نابگاهی حادثه

خشم غریبیست هنوز
بی پناهی هزار زخم
گریز تُرد بالکشانی به جان آمده
هرزگانی کمین ِهماره در فوج اوج هزار ادعای دهن پرکن
چه خاک غریبیست همخاک

خاک برسرانیم در گذر یک تاریخ
تار مویی بحث عالمان به مفت چریدن
کوچ و پوچ و جانکاهی
توشه بار فاجعه
هوچیگرانی بودن نبودن را
به دار و تیر و دیوار
نعره می کشند


ناتمام

اندوهباره ای در پی اعدام زنِ بی پناه دیگری در میهن بلازده مان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر