پنجشنبه، شهریور ۱۴، ۱۳۸۷

هستیم ما

به آب و آتش بود
خشمآگینه گذر ِ مشت و درفش
و خاک
وامدار سیاووشان سربدار

های
از چه خموده
بیهودگی می کاری
به گامهای نا استواری
کاین آب
جاری تا یک دریا
آرزوست سبز

وین آتش
پایکوبان ِ به لج
رقص پایداریست
از کوه
تا دشت
از دشت
تا بی کران رزم

آه
نگاه کن
در آینه ی آب
سربدار
ایستاده ایم به صف
تا در ِ این روزگار
بر همین پاشنه بچرخد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر