دوشنبه، شهریور ۱۸، ۱۳۸۷

مگر به خشمی، مگر به رزمی

کجا توانم
که سر گذارم
شب سیاهی
در این ره بی سوار حسرت

کجا توانم
فرو بشویم
ز روح زخمی
که دارها
سر ِ گذرها
چه داغها که بر نیارم
زبار اندوه رفته بر دار

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر