چهارشنبه، دی ۱۲، ۱۳۹۷

هنگام که...... - گیل آوایی


هنگام که نیست هستِ یک هم نفسی
دلتنگ بنوشی، هستِ مستی نرسی
بس نوشی وُ خوانی وُ به خود آیی باز
انگار پرنده ای اسیرِ قفسی

2
بس بال گشایی به هوای پرواز
صد شوق به دل، نباشدت یک همساز
خاموش چنان بخود شوی هم آواز
کو نیست نبوده شوق دل را آغاز

3
مستانه سبو به بر کنم شب آغاز
بر بالِ خیال، دیلمانی آواز
مستانه به جام خالیم گویم راز
هر زخمه به سازِ دل شود یک همساز
.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر