پنجشنبه، مرداد ۱۰، ۱۳۸۷

آفتاب نیمروز شالیزار، برگردان از گیلکی به فارسی




نیمروز شرجی تابستان است. آب سرد و جاری رودخانه وسوسه ات می کند که عریان شوی وتن به آن بسپاری. بر پشته ای از علف های سبز شده که از لایروبی بهاری رودخانه برجای مانده است، ردیفی از لاک پشت ها آرمیده اند و خاموش در کنار هم آفتاب می گیرند.
قورباغه ها در کناره ی رودخانه، سر از آب بیرون آورده اند و هرازگاه با دست و پایی دراز و کشیده، به سویی شنا می کنند. پشت شاخه ای رها شده در آب زلال رودخانه، ماری کمین کرده، انتظار قورباغه ای را می کشد که به حریمش نزدیک شود، تا خیز بردارد و غافلگیرش کند.
سنجاقکی بازیگوش، دم خویش را بر شاخه ای برآمده از آب، می ساید وعبورعنکبوت یا مگسی را به کمین نشسته است. ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر