شنبه، تیر ۲۹، ۱۳۸۷

یادمان...



رسوایی
لاپوشان ماندگاری جلادان است
نقاب برکشیده
از جنایت
در زنجیرهای جهل

انکار سودی نداشت
در تلاوت آیه ها

شلاق
پیام خدا بود
و سکوت تابوت*
در انفرادی شکستن
وحی هزار و چهارصد ساله

شکنجه و دار
نفیر سلیطگانی پنهان بود
که بکارتشان را
به خدای جهل و جنون باختند

تو ماندی
در فریاد بی انکار حقیقتی بی زنگار
که زندگی در دیار بلازده مان
به مرگ تفسیر می شود!

بهار
از نازکان دستان تو
در خاوران جوانه می زند
به بشارتی
که زندگی از آن ماست به ماندگاری
و مرگ
از آن خدای آلودگانی
که بزم سلیطه وارشان را سور دادند!

* تابوت نوعی شکنجه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر