چهارشنبه، تیر ۲۶، ۱۳۸۷

داد
گیل آوایی
دسامبر 1993
کمپ پناهندگی اوترخت


- تا حالا شده که داد بزنی یعنی یه جور داد بزنی که گوشِت زنگ بزنه از شدتش!؟
- زده به کله ات
- نه جدی می گم
- منم جدی می گم
- تو چی رو جدی می گی
- اینکه زده به کله ات
- یعنی چی زده به کله ام
- خوب زده به کله ات دیگه
- آخه چرا
- واسه اینکه هیشکی رو تو دنیا نمی تونی پیدا کنی که از داد زدن خودش، گوشش زنگ بزنه
- اِ !؟ چی چی رو پیدا نمیشه! من خودم! من! تا حالا فراوون هم پیش اومده که از داد کشیدنم گوشم زنگ زده!
- خوب همینه که می گم زده به کله ات!
- می دونی گاهی وقتها فکر می کنم که پِشکل بجای مغز تو کله اته! آخه مگه میشه یه نفر تا این حد احمق باشه!؟
- احمق هم خودتی! اولاغ جون! هیشکی از داد زدن خودش گوشش زنگ نمی زنه! مگه گوش یکی دیگه که دادشو میشنوفه!
- اینام از اون حرفاستا! واسه خودت فورموله اش می کنی! واسه خودت می بری! واسه خودت می دوزی! تازه قیافه ی حق به جانب هم می گیری!
- با تو حرف زدن بی فایده اس! من گاو میشم با تو ولی تو آدم نمیشی!
- حالا کی ازت خواسته که آدمم کنی!
- نمی خوام آدم بشی! آدم شدن پیشکِشِت! از این خُل بازیا در نیار!
- خُل بازی نیس! من خیلی جدی ازت پرسیدم
- باز که شروع کردی
- شروع کردی چی یه! من یه سوال کردم ازت
- خوب من هم که جوابتو دادم
- کجا جوابمو دادی!
- همین که می گم زده به کله ات، خوب جوابه دیگه خره
- ولی من به کله ام نزده! میدونم چی می گم
- وای به حال کسی که ندونه و ندونه که نمی دونه
- در جهل مرکب ابدو دهر بماند! آره!؟
- گل گفتی
- چی عجب!
- واقعا عجب هم داره
- پس همچین خُل هم نشدم!؟
- آره جونه تو! یه چیزایی سرت میشه!
- خوب حالا که یه چیزایی سرم میشه بگو تا حالا شده یه جور داد بزنی که گوشِت زنگ بزنه؟
- باز که شروع کردی!
- باور کن خیلی جدی می پرسم! واسه یه دفعه هم که شده فکر کن جواب بده! همینطور کشکی یه چیزی نگو!
- به چی فکر کنم؟
- به همین که گفتم؟
- اینکه فکر کردن نداره
- یعنی می فهمی چی می گم!
- نفهم خودتی
- منظورم این نیست! یعنی متوجه میشی!
- خوب اره
- صبر کن بینم! می فهمی با متوجه میشی چی فرق می کنه که می فهمی رو اونطوری برخورد کردی که انگار بهت توهین شده ولی متوجه شدی رو راحت جواب دادی!؟
- خوب بشین و بتمرگ با هم فرق می کنه! متوجه میشی و می فهمی هم مثل اینه
- واقعا که! ثابت کردی جز پشکل هیچی تو کله ات نیست!
- باز گفتی ها
- آخه مرد مومن! فرقی نمی کنه! هر دوتا یه معنی میده و اصلا هم مثل بشین و بتمرگ نیست! بیخود خودتو با اینجور تفسیر کردنا گول نزن، قیافه حق بجانب هم نگیر! انگاری عادت شده واسه همه که خودشونو گول بزنند!
- این گول زدنه!؟ یا اینکه می گی از دادزدن آدم گوش خودش زنگ بزنه!؟
- معلومه که اون!
- کدوم؟
- همون می فهمی رو با متوجه میشی فرق بذاری!
- عُرف میدونی یعنی چی!؟ عادت می دونی یعنی چی!؟
- خوب بابا یه جا باید سنگمون با این عرف ها و عادتهای احمقانه وا بکنیم یا نه!؟ نمیشه همینطور تا ابدالآباد با خودمون داشته باشیمش که! آدم خفه میشه خفه! فسیل نیستیم ما! آدمیم! یعنی که نباید همینطور با این توجیه ها بمونیم و بو گند بگیریم
- اول خودت آدم شو بو گند نگیر با این جور دادزدنهات که گوشت هم زنگ بزنه
- یعنی تا حالا برات پیش نیومده
- معلومه که نیومده! مثل تو که خُل نیستم
- ببینم! تو اصلا داد میزنی! شده همه ی عمرت یه بار هم که شده دادت در بیاد!؟
- واسه چی دادم در بیاد
- ای بابا! من از دادزدن گوشم زنگ می زنه یه جوری که بخوام گوشامو بگیرم! بعدش تو می گی واسه چی داد بزنم!
- اینجوری که تو می گی باید همه از داد زدنهای تو کلافه شده باشند! تو چیزی به دیونگیت نمونده!
- کاش دیوونه شده بودم! راحت بودم جونِ تو! ولی کسی دادمو نمیشنفه
- یعنی چی کسی دادتو نمیشنفه
- من تو خودم داد می زنم! یه جوری که.......
- چی!؟


تمام

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر