یکشنبه، شهریور ۱۰، ۱۳۸۷

سکوت

غیر از سکوت
صدایی نیست
نه بادی می وزد
و نه تن
خنکای نسیمی می چشد

گذر ِ بی رهوار
کز کرده
آواز شبگرد شبانه ی هر شب
نیست امشب

بیم غریبی است
آشفتگی این همه تنهایی
خیال توش ِ گره خورده ایست
بی رمق

وای
اینهمه فریاد
گلوی بی حوصلگی می فشارد

کاش
می آمد

.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر